انواع قراردادهای اختیار معامله: آمریکایی، اروپایی و سبکهای اعمال
قراردادهای اختیار معامله از مهمترین ابزارهای مشتقه در بازارهای مالی محسوب میشوند که به دارنده حق خرید یا فروش دارایی پایه را در قیمت و زمان مشخصی اعطا میکنند. دو نوع اصلی این قراردادها آمریکایی و اروپایی است که در مواردی مانند مکانیسمهای اعمال، ویژگیها و کاربردها باهم تفاوت دارند.
انتخاب بین این دو نوع قرارداد به عواملی چون نیازهای سرمایهگذار، نوع دارایی پایه و شرایط بازار بستگی دارد.
در دنیای پیچیده مالی امروز، ابزارهای مشتقه نقش حیاتی در مدیریت ریسک و سفتهبازی ایفا میکنند. در میان این ابزارها، قراردادهای اختیار معامله به دلیل انعطافپذیری و تنوع ساختاری جایگاه ویژهای دارند. این قراردادها عمدتاً در دو سبک آمریکایی و اروپایی مورد معامله قرار میگیرند که تفاوت اصلی آنها در زمان بندی اعمال حق اختیار است. شناخت دقیق این تفاوتها برای فعالان بازار سرمایه و مدیران پرتفوی ضروری است.
۱. قرارداد اختیار معامله اروپایی:
قراردادهای اختیار معامله اروپایی که عمدتاً در بورسهای اروپایی و بر روی شاخصها معامله میشوند، دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند. مهمترین مشخصه این قراردادها محدودیت زمانی در اعمال حق اختیار است. برخلاف تصور رایج، اصطلاح “اروپایی” به منطقه جغرافیایی اشاره ندارد، بلکه به ساختار زمانی قرارداد مربوط میشود. از دیدگاه تئوری قیمتگذاری، این نوع قراردادها با استفاده از مدل بلک-شولز-مرتون قابل ارزشگذاری هستند. سادگی محاسبات به دلیل قطعیت زمانی اعمال، از مزایای اصلی این ساختار محسوب میشود. در عمل، این نوع قراردادها برای ناشران (writers) پیشبینیپذیرتر هستند، چرا که تعهدات آنها تا تاریخ انقضا معلق میماند.
۲. قرارداد اختیار معامله آمریکایی
در مقابل، اختیار معامله آمریکایی – که عمدتاً در بورسهای آمریکا و بر روی سهام منفرد معامله میشود – انعطافپذیری زمانی بیشتری ارائه میدهد. این ویژگی به دارنده اختیار اجازه میدهد تا در صورت مساعد بودن شرایط بازار، پیش از موعد مقرر از حق خود استفاده کند.
از منظر ریاضی، قیمتگذاری این قراردادها پیچیدهتر است و معمولاً از روشهای عددی مانند درخت دوجملهای یا شبیهسازی مونت کارلو استفاده میشود. این پیچیدگی ناشی از امکان اعمال زودهنگام و نیاز به محاسبه ارزش زمانی این حق انتخاب است.
۳. مقایسه
مطالعات تجربی نشان میدهد که در شرایط عادی بازار، ارزش اختیارهای آمریکایی معمولاً بالاتر از معادل اروپایی آنهاست. این تفاوت قیمت (پرمیوم) به ویژه در موارد زیر مشهودتر است:
۱. برای اختیارهای خرید روی سهامی که سود تقسیمی قابل توجهی پرداخت میکنند
۲. در مورد اختیارهای فروش در دورههای ریزش شدید بازار
۳. هنگامی که نوسانات بازار بالا است
از سوی دیگر، هزینههای معاملاتی اختیارهای اروپایی معمولاً پایینتر است که این امر آنها را برای استراتژیهای بلندمدت جذابتر میسازد.
۴. کاربردهای عملیاتی
در عمل، انتخاب بین این دو نوع قرارداد به عوامل متعددی بستگی دارد:
نوع دارایی پایه: سهام منفرد عمدتاً اختیار آمریکایی دارند، در حالی که شاخصها معمولاً اختیار اروپایی میگیرند.
افق زمانی سرمایهگذاری: برای استراتژیهای کوتاهمدت، اختیار آمریکایی مناسبتر است.
سیاستهای شرکتی: در مورد سهامی که سود تقسیمی بالا دارند، امکان اعمال زودهنگام مزیت محسوب میشود.
شرایط کلی بازار: در بازارهای پرنوسان، انعطافپذیری اختیار آمریکایی ارزش بیشتری پیدا میکند.
هر یک از این دو ساختار قراردادی مزایا و محدودیتهای خاص خود را دارند. در حالی که اختیارهای اروپایی از سادگی محاسباتی و هزینههای پایینتر برخوردارند، اختیارهای آمریکایی با انعطافپذیری زمانی بیشتر خود امکان مدیریت فعالتر ریسک و بازده را فراهم میکنند.
برای سرمایهگذاران نهادی و مدیران پرتفوی، درک این تفاوتها در طراحی استراتژیهای پیچیده محافظت از سبد و سفتهبازی حیاتی است. همچنین، این شناخت میتواند در انتخاب بازارهای معاملاتی و نوع قراردادهای مورد استفاده مؤثر باشد.
آمار جهانی قراردادهای اختیار معامله آمریکایی و اروپایی:
۱. سهم بازار جهانی
حجم معاملات (۲۰۲۳):
اختیارهای آمریکایی: ۷۸% از حجم کل معاملات اختیار در بورسهای جهانی
اختیارهای اروپایی: ۲۲% از حجم کل معاملات
2- ارزش اسمی قراردادها:
اختیارهای آمریکایی: ۴۲ تریلیون دلار
اختیارهای اروپایی: ۱۵ تریلیون دلار
-
توزیع جغرافیایی
بازارهای اصلی اختیار آمریکایی:
۱. آمریکای شمالی
۲. آمریکای لاتین
۳. بخشی از بازارهای آسیایی (ژاپن و کره جنوبی)
بازارهای اصلی اختیار اروپایی:
۱. اروپا
2.بخشی از آسیا (هنگ کنگ و سنگاپور)
۳. استرالیا
آمار جهانی نشان میدهد اختیارهای آمریکایی بر بازار جهانی تسلط دارند، اما اختیارهای اروپایی در بخشهای خاصی مانند شاخصهای بورسی و بازارهای سازمانی جایگاه مستحکمی دارند. تفاوتهای قابل توجه در الگوی معاملات، هزینهها و نرخ اعمال قراردادها نشاندهنده تنوع نیازهای سرمایهگذاران در مناطق مختلف جهان است.